داداشم سجاد
بسم الله
خیلی خدا دوسمون داشته که اول سال گوشمو پیچوند...
گفت اقا ممد
حواست باشه داری کجا میری...چیکار میکنی...تو دلت چیه...
تا اومدیم بگیم غلط
کردیم و این حرفا کار از کار گذشته بود...
ولی اینو فهمیدم که صاحب
دارم..
حتما نخواسته پر بزنیم یا فعلا وقتش نیست...
خلاصه اینکه خیلی
میخوامت...
خدا خودمو میگماااااااااااا...
تجربه قشنگی بود...
یا محمد و علی
ذکر اخر فراموش نشه
صاحب دارم
به قلم یک امُلیسم :
محمد یگان
نظرات دیگران
:
لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :